۱۰ نکته مفید از کتاب پدر پولدار پدر بی پول
قطعا هر کسی که در زمینه موفقیت و هدف، کتاب می خواند یک بار هم که شده اسم این کتاب یعنی ” کتاب پدر پولدار ، پدر بی پول” را شنیده است . این کتاب یک اثر خارق العاده و به شدت خلاقانه است که توسط نویسنده و سخنران نام آور در زمینهی هوش مالی، رابرت کیوساکی نوشته شده است .
محتوای کتاب پدر پولدار پدر بی پول به این صورت است که رابرت کیوساکی دربار هی دو نوع شیوه ی تفکر صحبت می کند . این دو نوع تفکر عبارت اند از :
- کارکردن ما برای پول
- کارکردن پول برای ما
خلاصه کتاب پدر پولدار پدر بی پول
در این کتاب رابرت کیوساکی موضوعی را عنوان می کند که من را شیفته ی خود کرده است . او می گوید :
اگر بتوانید راهی را یاد بگیرید که به جای کارکردن برای پول، کاری کنید که پول برای شما کار کند، برای تمام عمر در رفاه زندگی خواهید کرد و هیچ گاه نگران مسائل مالی زندگیتان نخواهید بود . در ادامه به برسی ۱۰ نکته مفید از کتاب پدر پولدار ، پدر فقیر می پردازیم که امیدوارم از آن ها لذت ببرید .
۱. یاد بگیرید شنونده باشید
از امروز مصمم شوید که عادت های خوب را در خود پروش دهید . عادت های خوب در هر زمینه ای منتهی به موفقیت شما می شوند . یکی از آن ها این است که یاد بگیرید شنونده باشید . جمله ی کم گوی و گزیده گوی را اغلب ما شنیده ایم . پشت همین جمله ی ساده و کوتاه ده ها مطلب و تعریف وجود دارد . چند سال قبل مجله ریدرز دایجست در باره نوابغ مطلبی را به چاپ رسانید . در این نوشته به زندگی و عادات بسیاری از نوابغ در اعصار مختلف اشاره شده بود .
هدف این بود که ویژگی های مشترک نوابغ مشخص گردند . در این مقاله نتیجه گیری شده بود که همه نوابغ سه زمینه رفتاری مشابه یکدیگر دارند . خوشبختانه، اشخاص عادی با هوش متوسط می توانند این سه کیفیت را فرا بگیرند و در نتیجه ی آن بر بهره وری خود بیفزایند . اولین کیفیت این بود که به نظر می رسید همه نوابغ از روش های نظم داری برای حل مسئله استفاده می کنند . هر گاه اشکالی بروز می کرد آن ها تامل می کردند و مسئله را به دقت و قدم به قدم تحلیل می کردند و بعد از ان اقدامی برای از میان برداشتن مسئله ارائه می دادند .
در نتیجه وقتی سرانجام تصمیمی می گرفتند، این تصمیم بهتر از تصمیم گیری کسانی بود که صرفا به جای استفاده از اندیشه نسبت به ان واکنش نشان می دهند . دومین کیفیت نوابغ مورد مطالعه این بود که احساسی از شگفتی و پرسش در آن ها وجود داشت . آن ها نسبت به همه موضوعات نگرشی انعطاف پذیر داشتند . آن ها از پرسیدن هیچ ابایی نداشتند .
سعی می کردند چند برابر گفته هایشان گوش دهند . سوال کردن و گوش دادن به تجربیات و سخن دیگران به آن ها این اجازه را می داد که در افکار دیگران سهیم باشند . سومین کیفیت نوابغ در این است که به نظر می رسد آن ها با عمق و شدت بیشتری نسبت به افراد متوسط می توانند روی مسائل متمرکز شوند . هر کسی بتواند با تمام وجود روی موضوعی متمرکز شود در ان زمینه بهتر ظاهر می گردد .
۲. اول از همه به خودتون دقت کنید
کی از بزرگترین استراتژی های رسیدن به موفقیت این است که خودمان را بهتر بشناسیم . این که بدانیم نقاط ضعف و نقاط قوت مان چه چیز هایی است به پیشرفت و رسیدن ما به اهداف مان خیلی کمک می کند . کار ها و حتی افرادی که باعث می شوند ما از مسیر موفقیت منحرف شویم را باید از آن ها دوری کنیم . باید سعی کنیم با افراد مثبت نشست و برخاست داشته باشیم . منفی ها چاه انرژی هستند . آن ها مانند افراد مریضی هستند که به شدت مریضی شان واگیر دارد .
قانونی که باید رعایت شود حذف ویا نهایتا محدود کردن روابط با این افراد است . قانون نشست و برخاست با مثبت ها می گوید، با ادمهایی رفت و آمد و نشست و برخاست کن که :
- تورا واقعا دوست دارند .
- تشویقت می کنند .
- به تو انگیزه می بخشند .
- دلگرمت می کنند .
- از همه مهمتر خوشحالت می کنند .
وجود این افراد باعث می شود عزت نفس و اعتماد به نفس شما بیشتر شود . همچنین باعث می شود شما به نقاط قوت و استعداد های درونی خود بیشتر متمرکز شوید و فردی مثبت گرا و مثبت بین شوید، و این یعنی این که ضمیر ناخوداگاه شما، شما را فردی موفق بداند و راه های رسیدن به اهدافتان برای شما هموارتر و میسر تر شود .
۳. زندگی لاکچری رو آخر شروع کنید ، نه از اول
معنای زندگی پیدا کردن خود نیست . معنای زندگی ساختن خود است . همه ما در پی داشتن زندگی راحت و ایده ال هستیم . هر انسانی بهترین و کامل ترین امکانات را برای زندگی خود و خانواده اش می خواهد . ولی چگونگی رسیدن به این ایده ال ها خیلی مهم تر هستند . همه ی ما توانایی این را داریم که به آن چه می خواهیم برسیم . البته اگر طبق برنامه و روش های عملی و تجربیات افراد موفق که در اختیار ما می گذارند، عمل کنیم . افراد موفق طبق تجاربی که آسان بدست نیاورده اند به ما تاکید می کنند که رسیدن به هدف و موفقیت باید طی انجام مراحلی باشد .
درست است که ما می خواهیم به بهترین نحو و طبق آرزو هایی که در سر داریم زندگی کنیم ولی این را هم باید بدانیم این میسر نمی شود مگر با پشتکار و جدیت در انجام کارهای درست که ما را به رؤیاهایمان نزدیک کند . هرگاه در بدست آوردن هر چیزی عجله کردیم یعنی این که قوانین تکامل را درست متوجه نشدیم . اگر از اول هرچیزی از جمله امکانات یک زندگی لاکچری را با عجله و سرعت بدست آوریم هم از ان زده می شویم هم به سرعت ان را از دست خواهیم داد . پس ابتدا باید رشد کنیم و درونمان را رشد دهیم . باید باورهای ثروت ساز را در افکارمان تقویت کنیم .
۴. کاهش هزینه ها و بدهی ها
مدیریت در بحث مالی خیلی مهم است . برای کاهش هزینه ها و بدهی ها باید به صورت روز به روز مدیریت را به دست بگیرید . همه ما برای پس انداز کردن به هدف نیاز داریم . تا هدفی در سر نداشته باشیم هیچ گاه انگیزه ی پس انداز کردن در ما بوجود نمی آید . چند ویژگی افراد موفق در مدیریت مالی : کمتر از درآمد خود خرج می کنند . به کیفیت فکر می کنند . حساب و کتاب مالی خود را با شرایط روز هماهنگ می کنند . به حقوق ثابت اکتفا نمی کنند . قبول دارند همچی را در باره ی پول در آوردن نمی دانند . مسولیت تصمیمات مالی خود را گردن بقیه نمی اندازند و اجازه نمی دهند پول ارزش هایشان را بگیرد .
افرادی با هوش مالی زیاد می دانند که قرض بالا آوردن بار سنگینی است که در دراز مدت تاثیر بدی بر میزان ثروت آن ها دارد . به همین دلیل آن ها سعی می کنند که بدهی خود را به حداقل برسانند .
- بدردت میخوره : ۱۰ روش برای رهایی همیشگی از بدهی ها
۵. اهدافتون رو برای بدست آوردن بیشتر دارایی های با ارزش تنظیم کنید
برایان تریسی خیلی زیبا می گوید : با ارزش ترین دارایی ما،توانایی کسب درآمد است نه پولی که بدست می آوریم . چون توانایی ما از دست نمی رود اما پول و ثروت ممکن است بارها از دست برود . لازمه ی توانایی کسب و کار تمرین و پشتکار و ناامید نشدن است . این که باور خود را به درجه ای برسانیم که ما از مشکلات قوی تر هستیم .افراد موفق و قوی سعی می کنند بدون بر هم خوردن آرامش زندگی شان به مشکلات سرراهشان پیروز شوند . پس بهتر است برای دست یابی به این دارایی ارزشمند بیشتر از هر زمانی عمل گرا باشید . برنامه ریزی و پشتکار همانند برج مراقبت برای پیشروی در دل مشکلات سر راه است .
۶. خودتان را در مقابل احساسات کنترل کنید
قبل از شروع هر کاری به طور مشخص در ذهنتان نتایج موفقیت آمیز ان را تجسم کنید . اگر با ایمان تمرکز کنید مسلما نتایج شگرفی می بینید.از واژه هایی که حس توانایی قدرت خوشحالی و موفقیت را در ذهن شما بر می انگیزد استفاده کنید . هرروز ما با دوجنگ روبرو می شویم . یکی جنگ با دنیای درونی است و دیگری جنگ با دنیای بیرون . خطرناک ترین دشمنی که با ان مواجه هستیم دشمن درون هست . دشمن درون ما، احساس ترس و احساسات منفی و شک و تردیدی است که زندگی مارا فلج می کند . شاید ما قادر به کنترل هر اتفاقی که در زندگی مان می افتد نباشیم اما کنترل خودمان در هر موقعیت و تغییری که از هر اتفاق داریم تماما در ید قدرت ما است.
توجه کردن،قدرتی است که خدا به ما بخشیده است . اگر بتوانید اگاهانه احساس توجه خود را کنترل شده به دست آورید به سمت اتفاقات مثبت باشد ،ان اتفاقات مثبت را به زندگی خود دعوت می کنید . اگر ما بدانیم احساسات در زندگی چقدر تاثیر گذار است، همه ی سعی مان بر ان می شود که کنترل ان را به دست بگیریم . احساس نعمتی است که خداوند به ما بخشیده است تا از ان در جهت درخواست از کائنات استفاده کنیم . احساسات خوب پایه و اساس اتفاقات مثبت در زندگی هستند . بزرگترین دیواری که باید از ان بالا بروید دیواری است که در ذهن خود ساخته اید .
۷. برای یادگیری کار کنید ، برای درآمد کار نکنید
هرگز فکر نکنید با داشتن پول زیاد ثروتمند هستید . در دنیای امروزی ثروت فراتر از پول است . موفقیت اتفاقی نیست بلکه حاصل پشتکار و یادگیری و سختکوشی است . زمانی که از یاد گیری باز ماندید قطعا به رشد خود پایان داده اید . می گویند در هر چهار دقیقه یک نفر میلیاردر می شود، در هر کسب و کار و به طور کلی در زندگی تنها ده درصد افراد هستند که به دنبال یاد گیری هستند و مسلما این افراد به نتایجی دست پیدا می کنند که از چشم دیگران شبیه معجزه می ماند .
هر روز باید به دنبال یاد گیری مطالب جدید باشید تا از لحاظ فکری و احساسی رشد کنید . یاد گیری اگر به واسطه ی کسب درآمد باشد خسته کننده می شود . حس مجبور و اجبار در شما بوجود می آورد و این باعث می شود از یاد گیری کناره گیری کنید . اقدامات و یادگیری و کسب اطلاعات هرچند کم و آهسته باعث می شود شما با شما ی روز قبلتان متفاوت باشید و قدمی هر چند کوچک به سمت پیشرفت برداشته باشید
۸. شما به آن چه که می آموزید تبدیل می شوید
آنان که از اتفاقات ناگوار زندگی خود چیزی نمی آموزند وجدان هستی را مجبور می کنند تا ان اتفاقات را تا آنجا که نیاز باشد تکرار کند تا فرد آن چیزی را که ان اتفاقات ناگوار می خواهد آموزش دهد را یاد بگیرد . آن چه که انکار می کنید شما را شکست می دهد و آن چه که قبول می کنید شما را تغییر می دهد . قانون ذهن می گوید : شما تبدیل به همان کسی می شوید که بیشتر درباره ی ان فکر می کنید .
پس همیشه درباره ی چیز هایی فکر کنید که واقعا طالب ان هستید . جیم ران می گوید : شما بعد از این که میلیونر شدید می توانید تمام پول خود را ببخشید . آن چه مهم است میلیون ها پول نیست بلکه شخصی است که شما در فرآیند میلیونر شدن به ان تبدیل شده اید . حداقل ۸۰ درصد کار هایی که انجام می دهیم از روی عادت است . با آموختن می توانیم عادت هایمان را حتی تغییر دهیم و تغییر عادت ها و آموزش موفقیت تان را تضمین می کند .
۹. پول مازادی را که از طریق دارایی هاتون بدست می آورید را سرمایه گذاری کنید
ما محکوم به تقدیر نیستیم ولی به تغییر هستیم . گذشته سراسر هزینه است و آینده سراسر سرمایه گذاری، وقتی انتظارات مثبت از آینده دارید . هیچ گاه روی یک درآمد تکیه نکنید . برای ایجاد منبع درآمد دوم سرمایه گذاری کنید . هوش مالی تنها بخشی از هوش ذهنی است که برای حل مشکلات مالی از ان استفاده می شود . ممکن است شخصی هوش ذهنی بالایی داشته باشد ولی از هوش ذهنی پایینی برخوردار باشد و برعکس .
این که کسی بتواند فارغ از میزان در آمد خود مبلغی از در آمد خود را می انداز و سرمایه گذاری کند دارای هوش مالی بالایی است . بسیاری از افراد نمی دانند پس انداز خود را چگونه سرمایه گذاری کنند تا بتوانند پول خود را تقویت کنند. برخی افراد پس انداز خود را در بانک سپرده می کنند تا سود اندکی بانک به پول آن ها بدهد . بنابر این پول در مدت رمان مشخصی ارزش خود را از دست می دهد .
- توصیه می شود : روی چه حوزه هایی سرمایه گذاری کنم ؟
خرید اوراق مشارکت نیز همین طور است و این گونه کار ها نیاز به هوش مالی بالایی ندارد . ولی سرمایه گذاری به گونه ای که شما بتوانید با نرخ سودی بیشتر از نرخ تورم و حتی بالاتر پول خود را تقویت کنید نیازمند هوش مالی بالایی است .
۱۰. خودتون را با آدم هایی که از شما باهوش تر هستند احاطه کنید
ادم های باهوش معمولا دوستان کمتری دارند نسبت به آدم های معمولی . هر چقدر باهوش تر باشید در انتخاب اطرافیان سختگیرتر می شوید . همان طور که هم نشینی با افراد منفی باعث می شود افکار منفی به شما تزریق شود هم صحبتی و نشست و برخاست با افراد مثبت هم باعث می شود دیدگاه های مثبت و توانمند آن ها به شما تزریق شود . اگر شما با ۵ نفر که از اعتماد به نفس بالایی برخوردار هستند دوستی کنید، شما ششمین نفر خواهید بود . اگر با ۵ نفر باهوش دوستی کنید شما ششمین نفر خواهید بود .
بنابراین این خلاصه ای از نکات مفید و خواندنی کتاب پدر پولدار پدر بی پول بود ، نظر شما در رابطه با این کتاب چیست ؟ اگر نکته ای مفیدی از کتاب پدر پولدار پدر بی پول می دانید آن را از بخش نظرات پایین مطلب برای ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاه ها